دانلود آهنگ صادق و فرهاد و پدرام آزاد جاتون خالی
صادق و فرهاد و پدرام آزاد جاتون خالی
دانلود آهنگ جدید صادق و فرهاد به نام جاتون خالی
Sadegh – Jatoon Khaali (Ft Farhaad & Pedram Azad )
متن آهنگ جاتون خالی صادق و فرهاد و پدرام آزاد
دلم واسه جای خالیتون تنگه
کاش امروز بودین چرا تقدیر مرگ
شاید یه روزی که دیدمتون
یه جور بغلتون بگیرم که چاپ بشید روتنم
جاتونه رو سرم
نیستین و منم کُفری از بودنم
من از دیوونگی دیوونه تر
دیگه خودمم نمیفهمم چیه توو سرم
کُله دنیا قابتونو میدن نشون
شیرتون حلالتون جنم جیگرتون
ماها خون بدیم خون خوارا بگیرن پول
تُف توو شرفی که به خیالش میبره نون
توو خون سره سفره میزنه نون
کارد بخوره به شکمتون
هولوکاستای ایران باستان
خونی که ریخت رو دو سره داستان
دل آسمونم گرفته دروغه رنگش
از این رسالت نزولی تا چوپون ننگش
یادتون رفته هشت سال جنگو
پشت مرد زن و شهامت موی بلندش
بابا یادتون رفتش، همشو یادتون رفتش
میگن صبر کن تا به خدا برسی
که من شاکیم از صبر و صاحب صبرش
انگار رفتیم ما از یاد
گاهی روز میگذره قدر ده سال
لعنتی انقدر داره بد در میاد
گاهی خرج کردنش شده وسواس
عمر ناقابل کوتاهه مزش
یه ملت خالی شما پولدارش بر فرض
جایی که ما داریم نفس میکشیم
به نظرم جائیه که بو داره هر فصل
روزاشو دوره کرد زود به انتها رسید
نمیشه باورش نموند براش کسی
شبا براش چه زشته
کی حکمشو نوشته
توو ماجراش میساخت از عدالت فرشته
روزاشو دوره کرد زود به انتها رسید
نمیشه باورش نموند براش کسی
شبا براش چه زشته
کی حکمشو نوشته
توو ماجراش میساخت از عدالت فرشته
سر فرشته عدالت افتاد پایین
اونجا که پای قضاوت گیر کرد با دین
اونجا که واسه صداقت نیستش آیین
لایه محکوما یه جای لیستش ماییم
جماعت همیشه باردار
یه شتر مال تو نیست چه برسه کاروان
اَ کهنه زخم میمونه برای تو آرمان
یه مشت کار اشتب بدون کاردان
پَ
فرو میری توو خودت و خودت
یه آدمی میسازی از یه اسطوره که گوهه
یه شام آخری میشی که تابلوش فروشه
اون دکتر پُر خون که پاک موند روپوشش
ابر باد تاریکی شب
کی کامل میشه ماه این شهر؟
ناجی هم اینورا خوابه بیشک
این کمرا بیشتر از این تا نمیشن
واسه چقدر پول کردی ترش
وقتی کوچیکه از بالای قله برج
به کدوم آدمیت کردی پشت
اینقدر بچه رو زدی تووی نقطه اوج
با بهشتتون تریپ کردم
به کدوم طناب شما میدین گردن؟
دم کاسب حقتون گرم
دنیاتونو با وهم کلید کردن
بعد مرگ بیا پیش من اصلاً
یه سیگار رو لبمه یه شیشه توو دستم
باخدات بستم به شیوه و رسمم
پی بیلیطی توام اما گیشه رو بستن
گوله که نمیتونه ایده بکشه
قبرمو کندی و تن تو تووشه
تازه حیرت میکنی وقتی
خبر سقوط یه روز برسه گوشت
روزاشو دوره کرد زود به انتها رسید
نمیشه باورش نموند براش کسی
شبا براش چه زشته
کی حکمشو نوشته
توو ماجراش میساخت از عدالت فرشته